بسم الله الرحمن الرحیم

برای شناخت مفهوم صحیح فکر باید توحید و شرک را بشناسیم!

بسم الله الرحمن الرحیم

برای شناخت مفهوم صحیح فکر باید توحید و شرک را بشناسیم!

قرآن كريم از توحيد و شرك به عنوان يگانه «باید و نبایدِ مهم» یاد کرده است؛ همه ي بشر باید توحيد و شرك را درست بفهمند. اگر فقط يك ساعت به پایان عمرمان مانده باشد و يك ساعت بيشتر وقت نداشته باشیم و در اين يك ساعت بتوانیم به چيزي دست پيدا كنیم كه نجات پيدا كنیم و همه ي بهره مندي برايمان حاصل شود، آن یک چیز «توحیدِ من»است! همچنین باید شرک را نیز بشناسیم زیرا لازمه ی فهم «چگونه توحیدی بودن»، شناخت و فهم «چگونه شرکی نبودن» است!

«توحیدِ من،یگانگی ِما، تو خودمی»

امروز همه ی مردم دنیا برا نیل به اهداف خود به دنبال راه میانبر هستند. خدا می گوید: با دریافت معنا و حقیقت توحید، مي توانيد خیلی زود، آسان، کم هزینه و به راحتي همه چیز را به دست بياوريد؛ حتی همه ی علم را! وگرنه اگر آدم بخواهد همه چيز را بداند بايد برود به اندازه ي عمرِ همه ي انبيا و اوليا و علما و به اندازه ي همه ي موضوعات وقت بگذارد و با صرف فكر و وقت و نيروی زیاد، يكي يكي آنها را ياد بگيرد تا بتواند عالم به كل و عقل كل باشد! «توحيدِ من» همان راه میانبری است که همه ی ما به دنبالش هستیم. با این تفکر معجزه گر، در تمام موضوعات از جمله در موضوع اساسی فكر، مي توانيد تمام دانش و تمام كاربرد فكر را بدست بیاورید. اين قابلیت در توحيد خدا وجود دارد اما به شرطي كه توحيد درست تعريف شود؛ «توحیدِ من،یگانگیِ ما، تو خودمی» یعنی یک من بیشتر نیست و او خداوند متعال است، بنابراین ما همه با هم و با خدا یک هستیم و با هم یگانه ایم، پس تو خودمی!

نتيجه تفکر «توحیدِ من» حيات است. خود ندیدن و گذشت و روابط خوب است. چرا که طبعا وقتی تو خودت را از خدایِ دارایِ مطلق جدا نمی بینی، تو هم همه چیز داری! پس اگر من بخواهم دارا باشم، بايد با تو رابطه اي «تو خودمی» داشته باشم، اما متاسفانه تفكر «توحيدِ من، تو خودمي» برعكس تفكر تاريخي و جهانيِ «من منم، تو تو، خدا خدا »یک تفکر و باور جاری همگانی نبوده و هنوز هم نیست.

اگر بین من و شما رابطه‌ی «تو خودمی» و دوستی حقیقی وجود داشته باشد یعنی منِ دوم وجود نداشته باشد، آن وقت چون دیگر دومی وجود ندارد و چون تو خودِ من هستی و من تو هستم، بین ما  یگانگی وجود دارد.

رابطه شرکیِ «من منم،تو تو ،خدا خدا» در مقابل رابطه «توحیدِ من و توخودمی»

 همانطور که اشاره شد در هر موضوعی، چه فردی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، تربیتی تا هر چیزی که شما در نظر بگیرید، فقط مسئله مالکیت و داشتن و نداشتن مطرح است و دعوا سر مالکیت است؛ تمایل به ملک لا یبلی(۱) و جاودانگی چیزی است که به طور طبیعی در همه ی انسان ها وجود دارد و از نگاه صحیح حق یعنی از نگاه صحیح توحیدی آنچه خداوند در انسان قرار داده برای محقق شدن است.

در درون همه ما، هم تمایل به جاودانگی و هم تمایل مالکیت دائمی وجود دارد. در درونمان همه می خواهیم مَلِک باشیم، هر کدام از ما دلمان می خواهد همه کس، همه چیز و همه جا فقط مال ما باشد. انسان ها چون خیال می کنند چنین خواسته‌ای محقق نمی‌شود، به خاطر یک لقمه نان دارند این همه جنایت و خیانت و مکر و حقه و دروغ و … را مرتکب می شوند. در حالی که «لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض‏»(۲)، ملک آسمانها و زمین مال خداوند است و از طرفی«وَ اللَّهُ يُؤْتي‏ مُلْكَهُ مَنْ يَشاء»(۳)؛ یعنی همه‌ی پادشاهی و همه‌ی ملک را به هر کسی بخواهد می‌دهد؛ خداوند اینطور می گوید. اما بشر چون خیال می کند دستش به همه چیز نمی رسد، حرص می‌زند، بخل می‌کند، خیانت می‌کند و… که مبادا دارایی اش از دستش برود. اگر تفكرِ «تو خودمي» نباشد، و تفکر شرکی بین ما حاکم باشد یعنی من،من باشم، تو تو باشی و خدا خدا باشد، اینجاست که گذشت و دیگرخواهی مفهومی ندارد و معامله گری بین من و تو شروع می شود. من می خواهم بیشتر از تو داشته باشم، بهتر از تو باشم.

 حالا چگونه می شود که همه چیز مال من باشد و در عین حال هیچ منافاتی با این که همه چیز مال تو باشد هم نداشته باشد؟ این در صورتی محقق می شود که «من» و «تو» حذف شود. اگر تو خودم باشی، من هم خودت باشم و من و تویی دیگر نباشد، دیگر لازم نیست که بین من و تو جبهه بندی و قسمت کردن  وجود داشته باشد. اگر ما  همه‌ ما یک «من» باشیم، دیگر نیاز نیست که من بگویم این برای من، تو هم بگویی این برای من! هر چه اینجا هست، مال من است! خودت هم مال منی! هرچه اینجا هست مال تو است، من هم مال تو هستم؛ همه مال تو هستند؛ دیگر کسی حرص و بخلي نمی کند که دیگری بخواهد حرص بزند و به اصطلاح بدزدد و بقاپد. دیگركسي كبر نمي كند، كه ديگري حسد ببرد. این حقیقت است! اما ما هیچ وقت به این مفهوم فکر نکرده ایم که «تو خودمی»!

بنابراین فرمول تحقق خوبیها و برقراری رابطه خویشاوندی و دوستی های حقیقی «حذفِ من» است که همان فرمول حذف شرک است. به نحوی که منِ دوم کنار برود. اگر همین الآن این فرمول بین ما حاکم شود، از همین الآن میان من و تو هیچ کبر و بخلی و هیچ  حسدی و حرصی و هیچ ترسی وجود ندارد و  بهشت از همین الآن شروع می‌شود و در این صورت آنچه که مسلم است این است که من و تو هر دو دارای مطلق هستیم. چون از دارای مطلق جدا نیستیم.

(۱) سوره طه، آیه ۱۲۰  

(۲) آیات متعدد   

(۳) سوره بقره، آیه ۲۴۷

ادامه دارد…

اشتراک گذاری:

Facebook
Twitter
Pinterest
LinkedIn
WhatsApp
Telegram

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مرتبط:

چه کسانی آیه یأس می‌خوانند؟!

اسلام محفوظ است،اسلام قدرتمند است،اسلام پیروز است… ♨️ چه کسانی آیه یأس می‌خوانند؟! https://armanshahrmahdavi.ir/wp-content/uploads/2024/04/اسلام.mp4